به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، روزنامه جام جم گفتوگویی صریح و صمیمی با سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ انجام داده است که بخشهای مهم آن از نظرتان میگذرد.
- از همان ابتدای خدمت، همواره در شرایط سخت، عملیاتی و اجرایی بودم و هرگز شرایط آرامی نداشتم. با اینکه کار بسیار سخت بود، اما با عشق و علاقه و جدیت کارکردم و این عشق همیشه با من بود و هنوز هم است.
- همواره کارم را به همه چیز در زندگی ترجیح دادهام، زیرا امنیت، اصلیترین، ریشهایترین و بنیادیترین نیاز جامعه است و اگر زیر ساختی به نام امنیت نباشد، بخشهای دیگر هم قادر به فعالیت نخواهند بود.
- هیچگاه در هیچ نقطه از کشور برای خدمت نترسیدم. حتی با اینکه بخشهایی به من اجازه نمیدادند در جایی خطر کنم، اما ابایی از خطر نداشتم. پلیس حتما باید خطر را بپذیرد تا بتواند امنیت را تامینکند.
مجرمان پایتخت سرسختتر از دیگر شهرها هستند
- در تهران، چون تمام حاکمیت، سازمانها و وزارتخانهها در پایتخت است، پلیس بیش از هر نقطه دیگری زیر ذرهبین مردم، مقامات و مسوولان است. ضمن اینکه جرایمیکه در تهران رخ میدهد، پیچیدگیهای ویژهای دارد و مجرمان هم سرسختتر هستند. به جهت سنگینی مسوولیت، کار یک فرمانده در پایتخت بیش از استانهای دیگر مانند سیستان و بلوچستان است.
مبارزه با اراذل و اوباش که امنیت را مختل میکنند، باید در دستور کار باشد
- در بحث مبارزه با انواع جرایم، باید به همه چیز توجه داشته باشیم. به هر بخش توجه نکنیم، تبدیل به یک اپیدمی و مشکل جدید میشود. طبیعتا، اصلیترین ماموریتمان، سرقت و مبارزه با سرقت است.
- در کنار این، آیا میتوانیم مبارزه با اراذل و اوباش را فراموشکنیم؟ خیر. مبارزه با آنانکه امنیت یک محله ومنطقه را مختل میکنند، باید در دستور کار باشد.
- همه جرایم مهم است، اما جرایم خشن و آنهایی که بیشتر مردم را آزرده میکند، در اولویت کار ماست.
- سهم تهران را از ۲۹ ، ۳۰ درصد جرایم رخ داده در سه چهار سال اخیر را به ۲۱ درصد رساندیم که اقدام چشمگیری است.
گردنکشی اراذل و اوباش را تحمل نمیکنیم
- در شرایط فعلی و افزایش تحرکات اراذل و اوباش، یکی از اولویتهای پلیس، مبارزه با آنان است. با کسی که با گردنکشی و گردنکلفتی، به هر شهروندی تعرض میکند و با حرکات مستانه و رفتارهای زشت خود، امنیت منطقه را بههم میزند، نمیتوان برخورد معمولی داشت.
- پلیس در کنار دستگاه قضا با اراذل و اوباش قاطعانه برخورد میکند. گردنکشی این مجرمان را تحمل نمی کنیم و در برابرشان کوتاه نیامده و نمیآییم.
- در این روزهاکه بحث کرونا مطرح است، آمارها چندان مناسب نیست و این هم ماموریت جدیدی است که به پلیس واگذار شده و بخشهایی مانند پلیس اماکن در حال فعالیت در این بخش است و اصناف نیز کنترل میشود.
نمره بالای ۱۷ به امنیت میدهم
- امنیت به دو بخش عینی و ذهنی تقسیم میشود. در امنیت عینی، وضعیت خوب است و وقتی به عنوان شهروند در شهر تردد میکنید، شاهد نظم و انضباط هستید.
- امنیت ذهنی، همان احساس امنیت است. حس میکنم در حوزه امنیت عینی، شرایط بسیار ایدهآلی داریم، اما احساس امنیت، یک مقدار پایین است و همواره به دوستان میگوییم که ما هم مانند رسانهها باید بیشتر روی این مسالهکارکنیم.
- فکر میکنم باید نمره بالای ۱۷ به امنیت بدهیم که البته مردم باید این نمره را بدهند.
بسیاری از شبها برای تامین امنیت مردم، در محلکار میخوابیم
- به تعداد فراوان بازدید سرزده در زمانهای مختلف، حتی نیمهشب و دمصبح داشتهایم. از جلسهکه برمیگردم، اگر فرصتی باشد، بدون اطلاع به محل خدمت همکاران سرکشی میکنیم.
- بسیاری از شبها و برای تامین امنیت مردم، در محلکار میخوابیم و استراحت میکنیم.
- نه تنها من، بلکه مدیران دیگر پلیس تهران و فرماندهان دیگر هم بطور مرتب شبانه و غیرمترقبه، سرکشی میکنند.
پلیس با تمام وجود تلاش کرده است در کنار کادر درمان باشد
- پلیس با تمام وجود تلاش کرده است تا در سطوح مختلف جامعه و بر اساس مصوبات ستاد ملی، در کنار کادر درمان باشد.
- از روزهای آغاز کرونا، موضوع احتکار اقلامی مانند ماسک، لوازم بهداشتی و دستکش مطرح شدکه پلیس در این بخش خوب درخشید و شاید در هفته اول موضوع را مدیریت کرد. ضمن اینکه شاید بیش از دو میلیون ماسک و دستکش احتکار شده کشفکردیم.
عدد ۳۰۰ تجاوز کیوان.ا را تائید نمیکنم
- وقتی تعداد زیادی از افراد، بحث تجاوز اماموردی را مطرحکردند،کار ما مقداری سخت شد. چون این احتمال را میدادیم او متوجه شده و از کشور فرار میکند.
- ما سه روز دنبالش بودیم، آنهم در شرایطیکه هیچ سرنخی از او نداشتیم، چون جنایتش را در طول ۱۰ سال انجام داده و بهتازگی در مورد آن اطلاعرسانی میشد. تا پاسی از شب وقتی با بچههای پلیس بحث و اقدامات آنان را دنبال میکردیم، نگران این بودیم که نتوانیم متهم را دستگیرکنیم، اما خوشبختانهکارها نتیجه داد و متهم دستگیر شد.
- این فرد، شخصی شیاد و فاسد است، اما من این عدد را اعلام نکرده وآن را تایید نمیکنم. آمارش را باید دستگاه قضا اعلام کند که در حال رسیدگی به پرونده وی است.
ماجرای دستگیری اعضای باند مخوف
- یک پرونده داشتیم که در آن گروهی بسیار پیچیده مرتکب انواع و اقسام جرمها مانند قتل شده بودند. بهطور مثال میآمدند وسط شهر و در آن واحد، از دو بانک سرقت میکردند. این پرونده را مدتی به رده آگاهی و بعد نیروی انتظامی کرمان دادند و در نهایت، فرمانده وقت من را صدا کرد و در مورد این پرونده صحبت کردیم. من هم گفتم این پرونده بطور کامل در اختیار من باشد و کسی هم حق دخالت در آن را نداشته باشد.
کار را پیش بردیم و سر ۱۹ روز، ساعت سه بامداد، اولین سرنخ از همسر یکی از مجرمان را که در جایی که کار میکرد، پیدا کردیم تا از این طریق بتوانیم عناصر جرم را پیدا کنیم. آن موقع و در سال ۷۲ این باند را کشف کردیم و در میان آنها، تکتیرانداز کشور و رالیباز هم در گروهشان بود. با دستگیری این گروه، تعدادی از آنان اعدام شدند.
دستگیری بزرگترین قاچاقچی کشور
- در پرونده دیگری که یادم است، در آخرین سالی که در سیستان و بلوچستان حضور داشتم، بزرگترین قاچاقچی کشور را دستگیر کردیم. ظاهرش را که نگاه میکردید، انگار یک آدم بدبخت و بیچاره است . این متهم، با پولهای بهدست آمده خانه میخرید یا ماشین وارد میکرد و در کار پولشویی هم بود.
- افرادی که همراهش بودند، میگفتند داشتیم از جایی عبور میکردیم که همین فرد یک ساختمان بسیار گرانقیمت دید و گفت فلانی من از این خوشم آمده، این را بخر که به او گفتند این متعلق به خودت است.